Monday, October 30, 2006

مالیخولیاش اوت کرده یه آدم رنجور از هستی و اندوه یا نوعی بیماری روانی با تمایل به افسردگی و دیوانگی. فکر می کنه که ظاهراً درهای دنیایی ناشناس و بی پایان را به روی روحش باز می کن
حالش خوب نیست نفس تنگیهاش دوباره شروع شده . بیخوابی هاش . بی حوصلگیهشا/
ولی خوب ایندفعه قضیه فرق می کنه. باید تظاهر کنه . به اینکه خوبه . مشکلی نداره. اتفاقی نیوفتاده.غرورش دیگه اجازه نمی ده بذاره بقیه بفهمن چه مرگشه.داره خفه می شه
این مالیخولیای لعنتی چیه؟همیشه هست . فقط گاهی کمرنگ می شه. همین . می دونی روح دیگه خودش جرئت جدا شدن ازشو نداره...

2 comments:

Anonymous said...

تمايل به افسردگي و رواني؟!! نميدونم چي بگم. فقط ميدونم كه آدم هرچقدر قوي باشه و با اعتماد به نفس، نميتونه تو تموم لحظه هاي زندگيش شاد و سرزنده و پر انرژي باقي بمونه. گاهي زندگي اونقدر بازيش ميده كه كم مياره. كه خم ميشه. كه چروك بر ميداره. كه پاره ميشه... اما دوباره درست ميشه... مطمئنم... هرچند كه ديگه مثه اولش نميشه... اما درست ميشه

Anonymous said...

نه خیرم درست نمیشه......